بررسی قصّه های «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریخت شناسانه ولادیمیر پراپ)

نویسندگان

مسعود روحانی

دانشگاه مازندران محمد عنایتی

دانشگاه مازندران

چکیده

امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصه­ها و داستان­ها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصه­های روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را می­توان در مورد سایر قصه­های عامیانه و حتی رمان­ها به کار برد. روش پراپ بعدها توسط محققّان دیگر مورد استفاده قرار گرفت و گاهی نقدهایی بر آن وارد شد. شاهنامه فردوسی از جمله آثاری است که در آن داستان­ها و داستان­واره­های فراوانی دیده می­شود. از جمله آنها، داستان­هایی است که در آنها دیوان از نقش­ورزان اصلی هستند. در این مقاله سعی شد تا نمودار خویشکاری­های پراپ و روش ریخت­شناسانه وی در داستان­های دیوان پیاده شود تا مشخص گردد، نظریه پراپ تا چه اندازه بر این داستانها انطباق دارد. بررسی­ها و تجزیه و تحلیل این داستان ما را به این نتایج رسانده است که قصه­های دیوان در شاهنامه قابل بررسی با کارکردهای ریخت­شناسانه پراپ است و توالی کارکردهای مورد نظر پراپ نیز در این داستانها دیده می شود. حرکت­های موجود در این داستانها از نظر موضوع و محتوا، بیشتر از نوع اول حرکت­های پراپ یعنی «بسط از طریق خویشکاری h-i (جنگ و کشمکش) هستند و خویشکاری «طلسم» یا «افسون» در اکثر داستانها حضور دارد. در برخی داستانهای دیوان، بعضی کارکردها تکرار شده­اند که این امر علاوه بر تاکید بر اهمیت حادثه­ای که رخ می­دهد و توانایی های خاص قهرمان، نوعی حالت تعلیق در قصه به وجود می­آورد.

برای دانلود باید عضویت طلایی داشته باشید

برای دانلود متن کامل این مقاله و بیش از 32 میلیون مقاله دیگر ابتدا ثبت نام کنید

اگر عضو سایت هستید لطفا وارد حساب کاربری خود شوید

منابع مشابه

بررسی ریخت شناسانه داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ

امروزه کمتر نقدی را می¬توان یافت که از کارکردهای ساختاری بی¬بهره باشد. پیشرفت¬های نقد ادبی معاصر، منجر به ایجاد مکتب ساخت‌گرایی با الهام از نظریات زبان¬شناسانه "فردینان دوسوسور" گردید. تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از شگفت¬ترین دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزه داستان¬ها و قصه¬های اساطیری و حماسی، بهترین شیوه تحلیل و طبقه¬بندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ روسی می¬توان یافت. ر...

متن کامل

بررسی قصّه‌های «دیوان» در شاهنامه فردوسی (بر اساس نظریه ریخت‌شناسانه ولادیمیر پراپ)

امروزه نقدهای زیادی وجود دارند که بر کارکردهای ساختاری استوارند. ساختارگرایان همواره در پی آن بودند که به الگوهای روایتی مشخص دست یابند تا به کمک آنها، قصه­ها و داستان­ها را مورد بررسی قرار دهند. از بین آثار به وجود آمده، کار ولادیمیر پراپ از همه مهمتر بود؛ وی با تجزیه و تحلیل قصه­های روسی پریان، نموداری شامل سی و یک خویشکاری ارائه کرد و معتقد بود، این الگو را می­توان در مورد سایر قصه­های عامیا...

متن کامل

ریخت شناسی قصه های عامیانه بختیاری بر اساس الگوی ولادیمیر پراپ

قوم بختیاری ادبیّات شفاهی پرباری دارد امّا در دهه­های اخیر به دلایل فرهنگی متعدد بسیاری از سنّت­ها و ادبیّات شفاهی آن­ها رو به فراموشی نهاده است از آنجایی که تاکنون هیچ­گونه بررسی ساختاری بر روی قصّه­های بختیاری صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر گردآوری این بخش از زندگی این قوم و «ریخت­شناسی قصه­های بختیاری براساس الگوی ولادیمیر پراپ» است. در این پژوهش 24 قصّۀ پریان بختیاری از میان 53 قصّۀ گویشی، انتخاب...

متن کامل

تحلیل ریخت شناسی داستان سیاوش بر اساس نظریه ولادیمیر پراپ

شاهنامه فردوسی، بزرگ ترین اثر حماسی ادب فارسی، با داشتن داستان هایی با ویژگی های مدرن و امروزی، راه را بر نظریه های ادبی متاخر برای آزمون، مقایسه و تطبیق باز کرده است. روش ولادیمیر پراپ روسی یکی از بهترین شیوه های تحلیل و طبقه بندی ریخت شناسی داستان ها و قصه های اساطیری و حماسی شاهنامه به جهت ماهیت خاص آن ها است. نوشته حاضر با بهره گرفتن از شیوه پراپ، که کارش را بر پایه کنش شخصیت ها نهاده است، ...

متن کامل

ریخت شناسی قصه های مثنوی بر اساس نظریه ولادمیر پراپ

تلاش روایت شناسان برای رسیدن به الگویی ثابت جهت بررسی داستان ها در آغاز قرن بیستم ، با ظهور فرمالسیستها ، شدت یافت. در همین زمان ولادیمیر پراپ با الگو گرفتن از این روایت شناسان ، روشی جهت بررسی داستان ها طرح کرد. پراپ با بررسی یکصد قصه ی عامیانه ، به سی و یک خویشکاری دست یافت. روشی که پراپ در یافتن خویشکاری ها به کار گرفت ، آنقدر دقیق بود که بتوان اثر او را تا این زمان به عنوان الگویی ثابت و در...

بررسی ریخت شناسانۀ «داستان ضحّاک» بر اساس نظریۀ ولادیمیر پراپ

تحلیل داستان از منظر تجزیۀ عناصر آن، امروزه یکی از نوین ترین شیوه های تحقیقات ادبی است که کانون توجّه بسیاری از دانش پژوهان قرارگرفته است. روش فرمالیست های روسی که منجر به مکتب ساختارگرایی شد، بر روش تحقیقات پژوهشگران مؤثر واقع شد. ساختارگرایان معتقدند که هر داستان را می توان به ساختار های روایی تجزیه کرد. مهم ترین چهرۀ برجسته و تأثیرپذیر از روش فرمالیست ها ، ولادیمیر پراپ است. پراپ با بررسی یک­...

متن کامل

منابع من

با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید


عنوان ژورنال:
متن شناسی ادب فارسی

جلد ۳، شماره ۱، صفحات ۱۰۵-۱۲۲

میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com

copyright © 2015-2023